اربعین حسینی | شعر هیأت

چنان به چلّه نشستیم سوگ صحرا را
که جز به گریه ندیدند دیدۀ ما را

غلامرضا شکوهی

سرمه در چشم غزل

غزل

رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتاد
پر از یاقوت شد عالم، سوار از روی زین افتاد

سیدحمیدرضا برقعی

یحیی

غزل

چهل غروب جهان خون گریست در غم رویت
‎چهل غروب، عطش سوخت، شرمسار گلویت

نغمه مستشارنظامی

چهارده ترکیب‌بند آیینی

ترکیب‌بند

چهل شب است که پای غم تو سوخته‌ایم
به اشک خویش و نگاه تو چشم دوخته‌ایم

محمدمهدی سیار

مثنوی

چه سِرّی‌ست؟ چه رازی‌ست؟
چه راز و چه نیازی‌ست؟

یوسف رحیمی

بحر طویل

چهل روزه که ندیدم تو رو تکیه‌گاهم
اومدم به دیدنت با همۀ سپاهم

محمدجواد الهی‌پور

بدم الحسین (دفتر چهارم)

واحد

به عطر آشنای تو، به اعجاز دعای تو
اگرچه نیمه‌جان ولی، رسیدم کربلای تو

حسین عباس‌پور

بدم الحسین (دفتر چهارم)

نوحه

هر جوری که بود گذشت روزای بی‌تو
نفسم می‌گیره تو هوای بی‌تو

یوسف رحیمی

زمینه

جابر! این خاکی که عطرش، از تو زائر ساخته
آسمان‌ها را در این ایوان، مجاور ساخته

قاسم صرافان

غزل

تعریفی نداره حالمون این روزا
اما همۀ امیدمونه فردا

یوسف رحیمی

واحد

کاروان رفت و اهلِ آبادی
اشک بودند و راه افتادند

سیدحمیدرضا برقعی

یحیی

چارپاره

شبیه کوه پابرجایم و چون رود سیّالم
به سویت می‌دوم با کودکانی که به دنبالم

اعظم سعادتمند

باران پس از برف

غزل