شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

ما اهل کوفه نیستیم

یه عده علی رو دیدن
حسن رو دیدن حسین رو دیدن
رفتن و رفتن تو ظلمت شب ترسیدن

یه عده کسی رو ندیدن
کرب‌وبلا رو فقط شنیدن
موندن و موندن پای ولایت جنگیدن

ما ثابت کردیم که اهل کوفه نیستیم
علی تنها بمونه
ما مرد مردیم محاله که برگردیم
عوض شده زمونه

اگه من بودم کربلا سپر اصغر می‌شدم
تو نماز ظهرت حسین پیش تو پرپر می‌شدم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه عده غدیرو دیدن
تو روز روشن امیرو دیدن
واضح و روشن حق علی رو نفهمیدن

یه عده غدیرو ندیدن
قصۀ غدیرو فقط شنیدن
هزار سال بعد حرف حسینو فهمیدن

ما صاحب داریم مگه می‌شه دوباره
علی تنها بمونه
ما بیعت کردیم با مکتبی که ریشه‌ش
تُو دل آسمونه

دعا کن یا صاحب زمان، منی که زنده‌م با حسین
تو رکابت باشم آقا، با یه سربند یا حسین