باور نمیکنم، میباره پیش چشام مشک آب
باور نمیکنم، تشنه بمونه عزیز رباب
باور نمیکنم، باور نمیکنم، باور نمیکنم
کار از کار گذشت، حرمله میخنده
با یه تیر دیگه، چشمامو میبنده
میمیرم، اگه این آب نرسه به خیمهها میمیرم
بچهها تشنه بمونن به خدا، میمیرم
میمیرم
واویلا، آه از این غصه خدا، واویلا
واویلا، چی بگم به بچهها، واویلا