قسم به اسماءِ حُسنی، به آل یاسین و طاها
به اشک توی چشمام، تو دستمو میگیری، میدونم
به یاد شبهای مشهد، نوایی رو لبم اومد
چه حالی داشتم اون شب، همون مناجاتو باز میخونم
«من آمدم ای خدا درد خود دوا کنم
رخصت بده ای کریم تا خدا خدا کنم
مهر من، ماه من، مهربان اله من
جان مولا علی بگذر از گناه من»
به حیدر بیا دستامو بگیر
اَجِرنا مِنَ النّار یا مُجیر