شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

قسم به اسماءِ حُسنی

قسم به اسماءِ‌ حُسنی، به آل یاسین و طاها
به اشک توی چشمام، تو دستمو می‌گیری، می‌دونم
به یاد شب‌های مشهد، نوایی رو لبم اومد
چه حالی داشتم اون شب، همون مناجاتو باز می‌خونم

«من آمدم ای خدا درد خود دوا کنم
رخصت بده ای کریم تا خدا خدا کنم
مهر من، ماه من، مهربان اله من
جان مولا علی بگذر از گناه من»

به حیدر بیا دستامو بگیر
اَجِرنا مِنَ النّار یا مُجیر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قسم به اسماءِ حُسنی، به حرمت نام زهرا
به قبر پنهونی که، با حسرت دیدارش دلخونم
قسم به عمر کوتاهش، به اشک و گریه و آهش
به حرمتش تُو محشر، تو دستمو می‌گیری، می‌دونم

شرمنده از غفلت و غرق در خجالتم
محبت فاطمه‌ست توشۀ قیامتم
پر شد از، اشکِ غم، هر سحر نگاه من
جان زهرا بیا بگذر از گناه من

به زهرا بیا دستامو بگیر
اَجِرنا مِنَ النّار یا مُجیر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قسم به اسماءِ حُسنی، به خامس آل طاها
به ساکن کربلا، که عمریه از داغش گریونم
قسم به روز میقاتش، به لحظۀ مناجاتش
به آیۀ رو لب‌هاش، تو دستمو می‌گیری، می‌دونم

به روی دوشم ببین کوله‌بار سیئات
بیا نجاتم بده با سفینة النجات
یا رحیم، یا رئوف، رب من پناه من
بالحسین، بالحسین، بگذر از گناه من

به حق حسین دستامو بگیر
اَجِرنا مِنَ النّار یا مُجیر