در آغوش آیینهها بودهام
نمیدانی ای دل کجا بودهام
چقدر با تو کبوتر، چقدر با تو نگاه
چقدر آینه اینجا نشسته راه به راه
آب و جارو میکنم با چشمم این درگاه را
ای که درگاهت هوایی کرده مهر و ماه را
باید به قدّ عرش خدا قابلم کنند
شاید به خاک پای شما نازلم کنند