چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
این پرچمی که در همه عالم سرآمد است
از انقلاب کاوۀ آهنگر آمدهست
کیست این حنجرۀ زخمیِ تنها مانده؟
آن که با چاه در این برهه هم آوا مانده
آمیخته چون روح در آب و گل ماست
همواره مقیم دل ناقابل ماست