امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
در سکوتی لبالب از فریاد گوشه چشمی به آسمان دارد
یک بغل بغض و تاول و ترکش، یک بغل بغض بیکران دارد
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
نگاهم در نگاه شب، طنینانداز غوغاییست
کمی آنسوتر از شبگریههایم صبح فرداییست
ببین که بیتو نماندم، نشد کناره بگیرم
نخواستم که بیفتد به کوره راه، مسیرم
آتشفشان زخم منم، داغ دیدهام
خاکسترم، بهار به آتش کشیدهام