همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
ای لوای تو برافراشته بر قلّۀ نور
کرده نور رُخَت از پردۀ ابهام، عبور
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد
چه شب است یا رب امشب كه شكسته قلب یاران
چه شبى كه فیض و رحمت، رسد از خدا چو باران