روز تشییع پیکر پاکش
همه جا غرق در تلاطم بود
هنوز طرز نگاهش به آسمان تازهست
دو بال مشرقیاش با اُفق هماندازهست
جامعه، دوزخی از مردم افراطی بود
عقل، قربانی یک قوم خرافاتی بود
گردباد است که سنجیده جلو میآید
به پراکندن جمع من و تو میآید
اگرچه عشق هنوز از سرم نیفتاده
ولی مسیر من و او به هم نیفتاده
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنویسم