اراده کن که جهانی به شوق راه بیفتد
به سینۀ همه، آن شور دلبخواه بیفتد
گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
شگفتا راه عشق است این، که مرد جاده میخواهد
حریفی پاکباز و امتحان پسداده میخواهد
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
اجل چون سایهای دور و برش بود
و شمشیر بلا روی سرش بود
هوا پر شد از عطر نام حسین
به قربان عطر پراکندهاش