سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
دنیا به دور شهر تو دیوار بسته است
هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است
نوربخش يقين و تلقين اوست
هم جهانبان و هم جهانبين اوست
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی