در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم
در یک نفَس ز هر دو جهان نیز بگذریم
ما دل برای دوست ز جان برگرفتهایم
چشم طمع ز هر دو جهان برگرفتهایم...
پیوستگان عشق تو از خود بریدهاند
الفت گرفته با تو و از خود رمیدهاند
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود
هرچند در شهر خودت تنهایی ای قدس
اما امید مردم دنیایی ای قدس