همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
نام گرامیاش اگر عبدالعظیم بود
عبد خدای بود و مقامش عظیم بود
بی نور خدا جهان منّور نشود
بی عطر محمّدی معطّر نشود
چشمان جهان محو تماشایت بود
ایثار چکیدهای ز تقوایت بود
چون سرو همیشه راست قامت بودی
معنای شرافت و شهامت بودی
ای آنکه نور عشق و شرف در جبین توست
روشن، سرای دل ز چراغ یقین توست
شبنشینانِ فلک چشم ترش را دیدند
همهشب راز و نیاز سحرش را دیدند
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
عجب فضائل عرشی، عجب کمالی داشت
چه قدر و منزلت و جلوه جلالی داشت
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر