همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در
سینۀ آیینه را میشد سپر دیوار و در
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ همسفران بر امام شد
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
نامرد تمام کوفیان، مرد عمو
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر