كوی امید و كعبۀ احرار، كربلاست
معراج عشق و مطلع انوار، كربلاست
ای سفیر صبح! نور از لامکان آوردهای
بر حصار شب دمی آتشفشان آوردهای
چشمان تو دروازۀ راز سحر است
پیشانیات آه، جانماز سحر است
میداد نسيم سحری بوی تنت را
از باد شنيدم خبر آمدنت را
اين ماه، ماهِ ماتم سبط پيمبر است؟
يا ماه سربلندى فرزند حيدر است؟