آنچه در سوگ تو اى پاکتر از پاک گذشت
نتوان گفت که هر لحظه چه غمناک گذشت
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
سوختی پیشتر از آن که به پایان برسی
نه به پایان، که به خورشیدِ درخشان برسی
از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه
با قامت سرو و با رخی همچون ماه