آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
میآیم از رهی که خطرها در او گم است
از هفتمنزلی که سفرها در او گم است
نمیدانم تو را در ابر دیدم یا كجا دیدم
به هر جایی كه رو كردم، فقط روی تو را دیدم...
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين