الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
نه لاله بوی خوش مستی از سبوی تو دارد،
هزار کاسه از این باغ رو به سوی تو دارد
این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سالهای غربت مولا برادرند
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
هشدار! گمان بینیازی نکنیم
با رنگ و درنگ، چهرهسازی نکنیم
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...