الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
میشود دست دعای تو به باران نرسد؟!
یا بتابی به تن پنجرهای جان نرسد؟!
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
گوش کن گوش، صدای نفسی میآید
مَشک بر دوش، از آن دور، کسی میآید
اگر چه خانه پر از عکس و نام و نامۀ توست
غریب شهری و زخمت شناسنامۀ توست
دشتی پر از شقایق پرپر هنوز هست
فرق دو نیم گشتۀ حیدر هنوز هست
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...