الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
كوی امید و كعبۀ احرار، كربلاست
معراج عشق و مطلع انوار، كربلاست
در خاک دلی تپنده باقی ماندهست
یک غنچۀ غرق خنده باقی ماندهست
ای سفیر صبح! نور از لامکان آوردهای
بر حصار شب دمی آتشفشان آوردهای
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...