الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
هرچند که رفتن تو غم داشت، عزیز!
در سینۀ تو عشق، حرم داشت عزیز
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
آیینه، اشکِ کودکان؛ قرآن، علیاصغر
ای مشک! در سینه نمیگنجد دلم دیگر
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...