چقدر این روزهای سرد سخت است
و پیدا کردن همدرد سخت است
سپیداران نشانی سرخ دارند
همیشه آرمانی سرخ دارند
ای بهانۀ عزیز!
فرصت دوبارهام!
پر کشیدهام، چه خوب!
میپرم به اینطرف، به آن طرف
دشت
گامهای جابر و عطیّه را
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
ای نسیم صبحدم که از کنار ما عبور میکنی
زودتر اگر رسیدی و
آفتاب، پشت ابرهاست
در میانههای راه
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
پل، بهانهای معلّق است
تا به اتّفاق هم از آن گذر کنیم