همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
آنجا که دلتنگی برای شهر بیمعناست
جایی شبیه آستان گنبد خضراست
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر
همیشه خاکی صحن غریبها بد نیست
بقیع، پنجره دارد اگرچه مشهد نیست
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود