مگر در ساعت رفتن دلم جا مانده بود اینجا؟
که از پی کفشدارانش مرا خواندند زود اینجا
کلامش سنگها را نرم میکرد
دلِ افسردگان را گرم میکرد
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود