ما بیتو تا دنیاست دنیایی نداریم
چون سنگ خاموشیم و غوغایی نداریم
ای عاشق شب نورد، پیدایم کن
ای مرد همیشه مرد، پیدایم کن
شن بود و باد، قافله بود و غبار بود
آن سوی دشت، حادثه، چشم انتظار بود
بیزارم از آن حنجره کو زارت خواند
چون لاله عزیز بودی و خوارت خواند