آن را که ز دردِ دینش افسونی هست
در یاد حسین، داغ مدفونی هست
آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها