ای کاش غیر غصۀ تو غم نداشتیم
ماهی به غیر ماه محرم نداشتیم
در وسعت شب سپیدهای آه کشید
خورشید به خون تپیدهای آه کشید
صلاة ظهر شد، ای عاشقان! اذان بدهید
به شوق سجده، به شمشیر خود امان بدهید
هم تو هستی مقابل چشمم
هم غمت کرده دل به دل منزل
اشکها! فصل تماشاست امانم بدهید
شوقِ آیینه به چشم نگرانم بدهید