روزی شعر من امشب دو برابر شده است
چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است
روز، روز نیزه و شمشیر بود
ظهر داغ خون و تیغ و تیر بود
آنکه در خطّۀ خون، جان به ره جانان داد
لبِ لعلش به جهانِ بشریّت جان داد
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
از نسل حیدری و دلاورتر از تو نیست
یعنی پس از علی، علیاکبرتر از تو نیست