حالا که میری، ماه من، از حرم
پیش چشم من، راه برو، چند قدم
میری و برات تنگ میشه آخه دلم
تنگ میشه برات، آخه دلم
میری به قلب لشکر
تویی هستی من علیِ اکبر
تویی آینۀ روی پیمبر
میری تازه میشه فراق حیدر
علی جانم، دل اهل حرمو میبری همرات
علی جانم، به فدای تو، فدای قد و بالات
علی جانم، علی جانم
«علی جانم، ای امید قلب بابا»