بابا میدونستم آخر میای پیشم
بابا میدونستم که همدمت میشم
میای که برا تو ابر بهاری شم
میای بابا
چقدر شکسته شدی
شکسته شدم، شکسته شده عمه
بهت، نگفته که از
فراق و غم تو خسته شده عمه
چقدر، شکسته شده عمه
با اشک من برا تو گریه میکنه
تا میشنوه صداتو گریه میکنه
همنوا میشه با تو گریه میکنه
«مَنِ الّذی اَیتَمَنی یا اَبَتا»