ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
از کشتهاش هم بترسید، این مرد پایان ندارد
مُلکی که او دارد امروز، حتی سلیمان ندارد
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است