من به غمهای تو محتاجتر از لبخندم
من به این ناله به این اشک، ارادتمندم
با زخمهای تازه گل انداخت پیکرش
تسلیم شد قضا و قدر در برابرش
شکر خدا دعای سحرها گرفته است
دست مرا کرامت آقا گرفته است
ستاره بود و شفق بود و فصل ماتم بود
بساط گریه برای دلم فراهم بود