غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
دلم کجاست تا دوباره نذر کربلا کنم
و این گلوی تشنه را شهید نیزهها کنم
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
با ذكر یا كریم همه یاكریمها
خواندند با تو یا علی و یا عظیمها