گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
ما بیتو تا دنیاست دنیایی نداریم
چون سنگ خاموشیم و غوغایی نداریم
تیغ از تو طراوت جوانی میخواست
خاک از تو شکوه آسمانی میخواست
نمیجنبد ز جا مرداب کوفه
چه دلگیر است و سنگین، خواب کوفه
بیزارم از آن حنجره کو زارت خواند
چون لاله عزیز بودی و خوارت خواند
چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد