رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتاد
پر از یاقوت شد عالم، سوار از روی زین افتاد
صد بار اگر شویم فدای تو یاحسین
کاری نکردهایم برای تو یاحسین
بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز
منِ شکسته منِ بیقرار در اتوبوس
گریستم همهٔ جاده را اتوبان را
کاروان رفت و اهلِ آبادی
اشک بودند و راه افتادند
نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو میآید
نفسهایم گواهی میدهد بوی تو میآید
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين