خورشید! بتاب و برکاتی بفرست
ای ابر! ببار آب حیاتی بفرست
به باران فکر کن... باران نیاز این بیابان است
ترکهای لب این جاده از قحطی باران است
چه بود سهم زمین و زمان اگر تو نبودی
و سرنوشت تمام جهان؟ اگر تو نبودی
چشم تو خراب میشود بر سر کفر
کُند است برای حنجرت خنجر کفر
نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم
تو را به بوی آشنای مادرت شناختم