ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
گفتند از صلح، گفتند جنگ افتخاری ندارد
گفتند این نسلِ تردید با جنگ کاری ندارد
شکست بغض تو را این غروب، میدانم
و خون گریست برای تو، خوب میدانم...
سوختی پیشتر از آن که به پایان برسی
نه به پایان، که به خورشیدِ درخشان برسی
تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود