هر سال، ماجرای تو و سوگواریات
عهدیست با خدای تو و خون جاریات
امشب شهادتنامۀ عشاق امضا میشود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا میشود
جاده در پیش بود و بیوقفه
سوی تقدیر خویش میرفتیم
سر به دریای غمها فرو میکنم
گوهر خویش را جستجو میکنم
آن سو، همه برق نیزه و جوشن بود
این سو، دلی از فروغ حق روشن بود
شيعيان! ديگر هواى نينوا دارد حسين
روى دل با كاروان كربلا دارد حسين
با دستِ بسته است ولی دستبسته نیست
زینب سرش شكسته ولی سرشكسته نیست