وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته
امروز که انتهای دنیای من است
آغاز تمام آرزوهای من است
با بال و پری پر از کبوتر برگشت
هم بالِ پرندههای دیگر برگشت
یک دختر و آرزوی لبخند که نیست
یک مرد پر از کوه دماوند که نیست
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز