آن شب که دفن کرد علی بیصدا تو را
خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را
ای خوشهای ز خرمن فیضت تمام علم!
با منطق تو اوج گرفته مقام علم
دلتنگی همیشۀ بابا علی علی!
سردارِ لشکر من تنها علی علی!
ای آسمان رها شده در بیقراریات
خورشید رنگ باخته از شرمساریات
ای ماه آسمانی ماه خدا حسن!
خورشید، مستمند تو از ابتدا حسن!
اشک غمت ستارۀ هفت آسمان، بلال!
در آسمان غربت مولا بمان! بلال!