ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
میگوید از شکستن سرو تناورش
این شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...
خاکیان را از فلک، امید آسایش خطاست
آسمان با این جلالت، گوی چوگان قضاست
چون آسمان کند کمر کینه استوار
کشتی نوح بشکند از موجۀ بحار
ای تن و جانت سپر هر بلا
کوفۀ تو قطعهای از کربلا
ای خوشهای ز خرمن فیضت تمام علم!
با منطق تو اوج گرفته مقام علم
امشب حرم خدا حرم شد
از مقدم یار محترم شد
زنی شبیه خودش عاشق، زنی شبیه خودش مادر
سپرده بر صف آیینه دوباره آینهای دیگر
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
ای فروغ دانشت تا صبح محشر مستدام
وی تو را پیش از ولادت، داده پیغمبر سلام
ای ماه آسمانی ماه خدا حسن!
خورشید، مستمند تو از ابتدا حسن!
سلام ما به تو، ای هاجر چهار ذبیح
درود ما به تو، ای مریم چهار مسیح...
بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته...
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
باز روگرداندم از تو، باز رو دادی به من
با همه بیآبرویی آبرو دادی به من