گمان مبر که پریشان، گمان مبر که کمیم
برای کشتنتان همصدا و همقسمیم
اگر مجال گریزت به خانه هم باشد
برای اینکه نمیرد حیات، میمانی
گسترده شد در این ولایت خوان هفتم
روزی ایران میرسد از مشهد و قم
بختت بلند باد و بلندا ببینمت!
ایرانِ من مباد که تنها ببینمت!
سبز همچون سرو حتی در زمستان ایستادم
کوهم و محکم میان باد و طوفان ایستادم
باغ سپیدپوش که بسیاری و کمی
بر برگبرگ خاطر من لطف شبنمی
قسم خوردهای! اهل ایثار باش
قسم خوردهای! پای این کار باش
طوفان خروش و خشم ما در راه است
سوگند به آه، عمرتان کوتاه است
شکوه تاج ایمان بر سر ماست
شجاعت قطرهای از باور ماست
فکر کردی که نمانده دل و... دلسوزی نیست؟
یا در این قوم به جز دغدغهٔ روزی نیست؟
عشق بیپرواست، بسم الله الرحمن الرحیم
هرکسی با ماست، بسم الله الرحمن الرحیم
گرد و خاکی کردی و بنشین که طوفان را ببینی
وقت آن شد قدرت خون شهیدان را ببینی
تيغيم که در فراز، رعبانگيزيم
هنگام فرود، خون دشمن ريزيم