شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

عزیزِ مادرم

دلم می‌گیره وقتی که می‌بینم
دیگه هیچ‌کس واسه یاری نمونده
دلم می‌سوزه واسۀ تنهاییت
غمت بدجوری قلبمو سوزونده

گفتی، صبوری کن
مگه می‌تونم ای عزیزِ جونم
گفتی، صبوری کن
نگفتی آخه چه‌جوری می‌تونم
گفتی، صبوری کن، نمی‌تونم

تو می‌خوای راهی بشی، نمی‌گی من چه کنم؟
یه زن تنها آخه، بین دشمن چه کنم؟

«عزیزِ مادرم، عزیزبرادرم»

سبک

آثار سروده شده به این سبک

محمدجواد الهی‌پور

دلم می‌گیره وقتی که می‌بینم
دیگه هیچ‌کس واسه یاری نمونده