این روزا خونه، شبیه غمخونهست
روزای خوب ما، دیگه تموم شد
بیکس و تنها، دلخسته از دنیا
همهش میگه بابا: دیگه تموم شد
تا که ما رو میبینه پریشون
میخونه زیر لب: یتیمی سخته
میشه چشماش بازم غرق بارون
میگه: برا زینب، یتیمی سخته
عطر محبتش، هر جای خونه هست
بدجوری رفتنش، دست بابا رو بست
دیروز تو کوچهها، انگار یکی میگفت
از وقتی زهرا رفت، پشت علی شکست