چه غمیه تُو چشای تو، بالا نمیاد صدای تو
آشوبه دلم برای تو، الهی بشم فدای تو
قَدِّ خم تو، دل رو آتیش میزنه
سِنّ کم تو، غصّۀ قلب منه
دیدی من بیتابم، دردم بیدرمونه
شبها که بیخوابم، اشکات روضهخونه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شده خونمون عزاخونه، واسه تو حسن نگرونه
زینب تو روضه میخونه، واسه تو حسین پریشونه
دنیا چه خوبه، وقتی هستی پیشمون
رنگ غروبه، اما بیتو آسمون
بیتابه دستاس و گریونه سجاده
سرده اون خونه که، مادر از دست داده
«زهرای علی فاطمه جان»