شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

اگه می‌شد بمونم

می‌شه زهرا بمونی؟ غرق التماسم
آخه رنگ خزونه، بی‌تو باغ یاسم
مثه زندون می‌مونه، بی‌تو دنیا واسه‌م

می‌شه زهرا بمونی؟ اشکامو نگا کن
یه نگاهی به اشک و آهِ بچه‌ها کن
بیا فکری برای حالِ مجتبی کن

هیچی از من نخواستی توی این نُه سال
با یه خواهش ولی خون شد، دلم زهرا
چطوری می‌تونم تابوت بسازم من
برای یار و همراهم، تو این دنیا

اگه تابوت بسازم، دل زینب می‌گیره
از غم رفتن تو، زینب تو می‌میره

«بی‌تو حیدر غریبه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگه می‌شد بمونم، می‌موندم کنارت
تا که باشم قرارِ قلب بی‌قرارت
نمی‌ذاشتم خزون شه، این‌طوری بهارت

اگه می‌شد بمونم، می‌موندم علی جان
می‌دونم که نداره غم‌های تو پایان
کسی جز من ندونست قَدرِت رو، به قرآن

دل بریدن برام از تو که راحت نیست
ولی دل‌خونم از دنیا، علی‌جانم
غریبونه شدی خونه‌نشین مولا
داره دق می‌کنه زهرا، علی‌جانم

می‌رم اما با اشک و، غصه و بی‌قراری
من بمیرم براتو، دیگه زهرا نداری

«علی مظلوم عالم»