از روی ناقه، افتاده بودم
بابا اگه نبودی تو، توی بیابون
جون داده بودم
منتظرم موندی تا اومدم
با خار صحرا شدم همقدم
نمیدونم زجر و خولی چرا
میزدنم تا صدات میزدم
آروم ندارم، باباجونم
تویی قرارم، باباجونم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از درد دلهات، با من نگفتی
اما دیده بودم بابا، از روی نیزه
پایین میافتی
بابا امون از دل خواهرت
سنگا چه کاری دارن با سرت
هرکاری کردم تو آغوش من
نیفتاد آخر سر اطهرت
دار و ندارم، باباجونم
تویی قرارم، باباجونم