باب رحمت

بین همه منم که روسیاهم
پشیمونم، اشک منه گواهم
کی غیر تو می‌گذره از گناهم

تو فکر من نبود، کارم به اینجا بکشه
توی همین روزا، نوبت انتخاب بشه
گفتم به این دلم، پاشو که دیگه وقتشه

باز خدا رو شکر، به خیمۀ تو رسیدم من
بخشیدی منو، شبیه تو رو ندیدم من
به همه جهان، یه نگاهتو نمی‌دم من

«یابن فاطمه، مولا جان»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه‌جوری ادعا کنم که مردم
حالا می‌فهمم چه گناهی کردم
آقا بذار دور سرت بگردم

از لطف و بخششت، هیچ‌کسی ناامید نشد
حرّ تو هرکی شد، دل‌بستۀ یزید نشد
غیر شهید تو، هیچ‌کسی روسفید نشد

دست رد زدم، به سینۀ همه غیر از تو
مثل من فقط آقایی دیده زهیر از تو
باب رحمتی، می‌رسه به همه خیر از تو

«یابن فاطمه، مولا جان»