شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

بیا امام مهربون

اون روزی که سحرش میای
غروبشم چه غروبیه
وقتی میاد اسم تو می‌گم
دنیا هنوز جای خوبیه

به خاطر تو
ابرا، بارون می‌بارن و
گل‌ها زیبایی دارن و
شب‌ها، غرق ستاره‌ن
یا اباصالح

با وجود تو
دنیا زیبایی داره و
امید معنایی داره و
عالم فردایی داره
یا اباصالح

بیا ذخیرۀ خدا
توی زمین و آسمون
بیا امام مهربون
یا صاحب الزمون

«یا حُجَّةَ الأرضِ و السَّما
بِیُمنِکَ رُزِقَ الوَری»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی بیای تازه اولِ
محبت و بندگی می‌شه
دنیامونو می‌سازی با عشق
زندگیا زندگی می‌شه

به خاطر تو
پروانه پر می‌گیره و
گل می‌ده خاک تیره و
دنیا بی‌تو می‌میره
یا اباصالح

به وجود تو
خورشید لبخند می‌زنه و
صبح دنیا روشنه و
صحرا گل‌پیرهنه
یا اباصالح

دل ما رو آشتی بده
با خدای رنگین کمون
بیا امام مهربون
یا صاحب الزمون

«یا حُجَّةَ الأرضِ و السَّما
بِیُمنِکَ رُزِقَ الوَری»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو دستای دل عالمو
به دستای آسمون می‌دی
تو شیوهٔ مهربونی رو
به قلبای ما نشون می‌دی

اگه تو بخوای
مردم همزبون می‌شن و
اهل آسمون می‌شن و
با هم مهربون می‌شن
یا اباصالح

اگه تو بیای
دل‌ها یک‌صدا می‌شه و
فردا واسه ما می‌شه و
عالم کربلا می‌شه
یا اباصالح

دل همه به دستته
تویی امام قلبمون
بیا امام مهربون
یا صاحب الزمون

«یا حُجَّةَ الأرضِ و السَّما
بِیُمنِکَ رُزِقَ الوَری»